حسین قلع ریز

روزنامه نگار

حسین قلع ریز

روزنامه نگار

چکامه سرا به سوگ مولای آیینه و آب نشست

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ

 در شامگاه 21 رمضان 1395 شاعران، فرهیختگان و ادیبان اصفهان در خانه تاریخی معلم گردهم آمدند تا شبی خاطره انگیز را با برگزاری دومین شب شعر  مناجات با خدا و سوگ مولا در کنار یگدیگر رقم بزنند.

در ابتدای  این مراسم « حسین قلع ریز »مدیر انجمن چکامه سرا اصفهان گفت:با عنایت حضرت حق دومین شب شعر مناجات با خدا و سوگ مولا با همکاری اعضای انجمن و حضور گرم و پرشور شاعران و هنرمندان اصفهان  در این خانه تاریخی برگزار می شود .

وی افزود:نخستین شب شعر سوگ مولا سال گذشته برگزار و در سال جاری به مناسبت های تولد حضرت زهرا (س)،امام حسین(ع) و حضرت علی(ع) چنین شب شعرهای برگزار شده است .

«چون نامه جرم ما به هم پیچیدند/ بردند و به میزان عمل سنجیدند/ بیش از همگان گناه ما بود ولی/ ما را به محبت علی بخشیدند»قلع ریز با این مطلع اولین شاعر «حسن احمدی» متخلص به شائق را به جایگاه دعوت کرد.

باده نوشان مددی شیر خدا را کشتند/ بر در میکده ساقی بلا را کشتند/ حرم و دیر و کلیسا همه در خون غلطتید/ تا به محراب دعا خون خدا را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که شائق برای حاضران خواند.

«پاکروان» شاعری دیگری بود که اینگونه خواند:« سرنهاده بوتراب اندر تراب/ بود غرق شوق و شور و التهاب/ محو جانان بود و از خود بی خبر/ کامدش شمشیر زهر آگین به سر».

قلع ریز گفت: هر هفته دوشنبه ها اعضای انجمن چکامه سرا  با برگزاری جلسات منظم درمنازل اعضا به  تفسیر و تاویل غزلیات حافظ شیرازی و همچنین به خواندن اشعار نغز و دلنشین می پردازند.استقبال اعضا ،نشان دهنده علاقمندی بسیار دوستداران هنر شعر و موسیقی در این شهر فرهنگ و هنر  است. او بیان کرد: خضرنامه عنوان برنامه ای است که هر هفته توسط  جمال خضری محقق و پژوهشگر عرفان اسلامی  اجرا می شود .سپس از وی دعوت شد تا مقاله ای با نام« اولیای الهی» قرائت کند. خضری گفت: بزرگان دین به قدر ومنزلتشان رسیده اند و در این مقاله ما با گوشه ای از قدر و منزلت آنها آشنا می شویم.

«سید علی کیوان فر» نوازنده نی با اجرای  قطعاتی در دستگاه شور فضای شب شعر سوگ  مولا را محزون ساخت.

در ادامه برنامه استاد فضل الله شیرانی متخلص به  سخا به روی سن آمد تا در ادامه برنامه، شاعران را برای شعر خوانی به جایگاه دعوت کند.

«خورشید به پشت میغ لبیک/ اندیشه زیر تیغ لبیک/ نشناخت کسی تو را به عالم/ از غربت تو دریغ لبیک». این مطلعی از یک غزل بود که حسن مسیبی متخلص به حشمت قرائت کرد.

«استاد مصطفی هادوی» متخلص به  شهیر اصفهانی از پیشکسوتان شعر اصفهان به روی سن آمد و با غزلی درباره شاعر نغز پرداز صائب تبریزی چنین خواند:« موج طرب و عشق نهان است در این باغ/ هر غنچه ز توحید زبان است در این باغ/ هر برگ درختی که در آغوش بهار است/ سر دفتر صاحب نظران است در این باغ .

«در این جا زیادند چشم انتظاران مهرت/ بیا و برای یتیمان شبی نان بیاور/ فراموش کردند مردم کلام خدا را / بیا آیینه هایی ز اعجاز قرآن بیاور». این مطلعی بود از یک غزل که فریبا امجد بانوی شاعر قرائت کرد.

در این بخش مسیح کبوتری نی نواز  نامدار اصفهانی  با نواختن قطعاتی در دستگاه نوا شعری به زبان موسیقی نواخت. در بین اجرای او استاد سخا ابیاتی را چاشنی صدای دلکش نی کرد که بسیار دلنشین و زیبا بود.

« به خون نشست حلب بوتراب را کشتند/ در آستان سحر آفتاب را کشتند/ فسرد گلشن امید ازآنکه دوزخیان/ به فصل ریزش باران سحاب را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که استاد محمود عندلیب از پیشکسوتان شعر اصفهان برای حاضران خواند.

در ادامه «علی فردوسی» شاعر و ترانه سرای اصفهانی با غزلی با این طلیعه شب شعر را مهمان ساخته خود ساخت:«ماه امشب که به ایوان امیر آمده است/ از پی دیدن او یک دل سیر آمده است / شبِ غمگین دل آزرده اگر مهتابی  است / آسمان است که با کاسه شیر آمده است / شب نه ،این رَخت سیاه است فلک تن کرده است / بی سبب  نیست که فلق این همه دیر آمده است»

«مهدی جهاندار» شاعر نامدار آیینی  به دعوت استاد سخا به روی جایگاه آمد و برخلاف همیشه شعری نو و متفاوت را برای حاضران قرائت کرد.« اصرار نکن زبیر/ این خشکی نان جوین به دندان من و تو شکستنی نیست/ تا شمع بیت المال روشن است برخیز/ تاریخ آبرو برایمان نخواهد گذاشت/ تنور بیوه زنان روشن می شد/ از دستی که دشمنانش به جرم قتل شوهرانشان/ شنید و باز مرکب کودکانشان شد به بازی تا فردا عصر نتازانند حسینیش را».

جهاندار غزلی دیگر در وصف شهادت علی(ع) خواند: یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده است / شمشیر بردارد هر آنکس با علی مانده است / دیشب تمام کوچه های کوفه را گشتم  / تنها علی تنها علی تنها علی  مانده است / ای ماهتاب آهسته تر اینجا قدم بگذار / در جزر و مد چاه یک دریا  علی مانده است / از خیل مردانی که می گفتند می مانیم / انگار  تنها ابن ملجم با علی مانده است / ای مرد بر تیغت مبادا خاک بنشیند / برخیز تا برخاستن ،یک یا علی مانده است

استاد محمدحسن صادقی مثل همیشه با بداهه گویی های زیبا با آرزو سعیدی همخوانی کرد تا خاطره ای خوش برای حاضران در یک شب به یاد ماندنی به ثبت برساند.

« الهی بر دلم شوری عطا کن/ بر این ظلمت سرا نوری عطا کن/ نجاتم ده از این زندان هستی/ رهایم کن ز دست خودپرستی». این مطلع آغازگر برنامه همخوانی بود که به زبان صادقی جاری شد.

« این بی سر و پا را مگذاری یک وقت/ تنها نروی جا نگذاری یک وقت/ من مین زمینی پر از باروتم/ روی دل من پا نگذاری یک وقت».این دوبیتی را مشکبیز شاعر اصفهانی  به حاضران تقدیم کرد.

«زهرا سپه کار»   بانوی شاعر جوان غزلی با این مطلع خواند:« این خاک ها بازیچه دست نسیم اند / تو بوترابی تا ابد این ها یتیم اند/ تربت بساز از ما که طوفان در کمین است/ دل های ما و سجده یاران قدیم اند.

در ادامه برنامه «محسن سهرابی»نوازنده و آهنگساز برجسته و عضو خانه موسیقی ایران قطعاتی از ساخته های خود را  در وصف شهادت حضرت علی(ع) با ساز الکترونیک  نواخت

«مرشد غلامرضا خوشحال پور»  قطعاتی از اشعار مرشد عباس شهیدی را به آواز برای حاضران اجرا کرد.

نوبت رسید به «عباس شاهزیدی» متخلص به خروش اصفهانی؛ همه او را با زیبا اشعار آیینی اش می شناسند. او در بسیاری از جشنواره های کشوری حائز رتبه برتر در زمینه های گوناگون شده است.

وی با این رباعی شعرخوانی خود را آغاز  کرد:از عطر خوش علی سحر شد لبریز/می خواست خدا بگیرد از ما همه چیز/  بالین  سر قاتل خود آمد و گفت/ چیزی به اذان نمانده برخیز.

« ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی است/ تازه در این خانه زهرا ماه شب های علی است/ با شگفتی های دنیای علی بیگانه ایم/ اینکه دنیا پیش او هیچ است دنیای علی است». این مطلعی از یک غزل بود که خروش آن را در حرم مطهر و منور مولای متقیان حضرت علی علیه السلام هنگامی که ماه بین دو گلدسته قرار گرفته است سروده بود که بر روی حاضران بسیار تاثیر گذاشت.

«میثم ایاز» با منقبت خوانی حضرت علی(ع) و «پروین اکبریان» با شعری از غلامرضا سازگار فضای شب شعر را رونقی دیگر بخشیدند.

«بهنام دودی نیا» با این طلیعه « راز عشاق اگرگوشه میخانه نبود /حرمت میکده را این همه افسانه نبود / گر نمی کرد تبسم بر عاشق معشوق /جان عاشق گرو خنده مستانه نبود »گوشه ایی از  مثنوی لیلی و مجنون عطار نیشابوری  را با نوای خوش الحانش خوانش کرد.

«محمدرضا طحانیان» خواننده آواز اصیل ایرانی شعر معروف استاد شهریار «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» با آواز در دستگاه شور قرائت کرد .

در پایان برنامه حسین قلع ریز شعری را از ژولیده  نیشابوری  با این مطلع« دلت را خانه ما کن مصفا کردنش بامن/ به من درد دل افشا کن مدارا کردنش با من/ اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را/ بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من». برای حاضران خواند.

انجمن چکامه سرا شبی به یادماندنی در یک خانه تاریخی در حضور شاعران، ادیبان و فرهیختگان برای حاضران رقم زد و آنها با خاطره ای خوش مراسم را ترک کردند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی