حسین قلع ریز

روزنامه نگار

حسین قلع ریز

روزنامه نگار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چکامه سرا» ثبت شده است

 

سومین شب شعر مناجات با خدا و سوگ علی (ع) با حضور شاعران و هنرمندان در سالن همایش های موسسه تحقیقات اهل البیت اصفهان با معرفی نفرات برگزیده و شعرخوانی شاعران برگزار شد.

حسین قلع ریز مدیر انجمن چکامه سرا اصفهان در این مراسم گفت:امسال سومین سال برگزاری این رویداد فرهنگی و هنری است که به همت انجمن چکامه سرا و با همکاری بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان ،موسسه تحقیقات اهل البیت و حوزه هنری اصفهان برپاشد.

 وی افزود: طی فراخوان  9 روزه این رویداد  تعداد  120 شعر از 55 شاعر از 7 استان  در دو بخش کلاسیک و سپید در قالب ‌های گوناگون به دبیرخانه این رویداد  ارسال شد.پس از بررسی اولیه  95 شعر مرتبط با موضوع این شب ‌شعر برای داوری به هیات داوران به سرپرستی استاد جواد محقق شاعر پیش کسوت  و پژوهشگر ادبی ارایه و پس از آن 14 شاعر به صورت برگزیده معرفی شدند.

وی خاطر نشان کرد:به برگزیدگان این شب شعر شامل سید مجید موسوی ،سید جواد احمدی ،علی فردوسی ،محسن سلطانی مریم مقدم از  اصفهان ، محمود خان احمدی ،مهدی رضایی آدریانی ،آنیسا معظمی و محمدحسین صفاریان از خمینی شهر،سید تُکتم حسینی از قم ،خدابخش صفادل از مشهد،رضا نیکوکار از رشت ،نازنین امارلو از نیشابور لوح تقدیر و جایزه اهدا می شود.

در شب های سوگ علی که با شب قدر مصادف است ،جمعی از شاعران و ادبیان دلسوخته کوی دوست به زبان شعر در وصفش سرودند و اشک ریختند.در شب شعری که با نام خدا و علیست ،مناجات با خدا و سوگ علی(علیه اسلام) . 


شب شعر را عماد صادقی فرد گوینده رادیو  با خواندن شعر «به نام عشق، ایمان و شجاعت /به نام تک سوار دشت  غیرت / به نام فاتح ایثار و خیبر /  به نام لایق زهرای اطهر» آغاز کرد.

آیت الله دستچی شاعر پیش کسوت متخلص به آیت با رباعی :روشن ز ولایت علی محفل ماست /با عشق علی سرشته آب و گل ماست/ما را چه غم از آتش دوزخ باشد/عمریست محبت علی در دل ماست» شعرخوانی خود را آغاز کرد.

در ادامه ناصر بهرامی شاعر و سراینده  کتاب شعر «دلبراعی ها»  اهالی شعر و ادب را به چند رباعی مهمان ساخت.« یا رب ز کرم  طاقت من تاب نکن/این نامه به پرونده ام الحاق مکن /پرونده من خدای من سنگین است /هی نامه به روی نامه سنجاق مکن » ،«در مهر و وفا همیشه ضرب المثل است/او دشمن سرسخت فسون و دغل است /درکار جهان علی عجب معیاریست /چون فرق میان ادعا و عمل است ».

زهرا صرامی شاعر جوان از خمینی شهر با تک بیت : تو کعبه ایی و شکاف سر تو می فهمد /چگونه کعبه برایت شکاف بر می داشت» شعرخوانی را آغاز و در ادامه غزلی به جمع غزل سرایان و مهمانان هدیه کرد:«بر نگردد نکند باز از این راه امشب / دیگر از کوچه ما نگذرد این ماه امشب/نخل ها منتظر و چشم به راهش هستند/درد دل ها که نگفته است در این چاه امشب/در شده دست به دامان نرود از خانه/نگران خبری مانده در این راه امشب/کاسه شیر به دستند یتیمان انگار/شهر می سوزد از این سوز از این آه امشب/ابن ملجم که نفهمید تویی لیله قدر/می شکافند به شمشیر سر شاه امشب»

شهاب مرادی شاعر جوان اصفهان  غزلی با شروع «زینب صبور باش مصیبت ندیده ایی / بابا هنوز غصه و محبت ندیده ایی » خواند و در ادامه سروده ایی با عنوان «بغض زندانی ام ای کاش که نم بردارد/یا علی گفته و سرمایه غم بردارد/شب قدر است ؛ بیایید که شاعر بشویم/هر که دارد هوس عشق ؛ قلم بردارد» به محفل ادبی سوگواران علی هدیه کرد.

 خدابخش صفادل شاعر  استان خراسان رضوی که به عنوان برگزیده شب شعر از سوی هیات داوران انتخاب شده بود به صورت کلیپ غزلی با مطلع  «دارد از کوفه می رود بیرون ،مَرداز این شهر مُرده دلگیر است/می رود باز سمت نخلستان،شهردرانحصار تزویر است/توی جغرافیای هفت اقلیم،قله ای تا همیشه در اوج است/سربرآورده ازدل دریا،صخره ای دراسارت موج است» خوانش کرد.

در ادامه شب شعر داود حاجی حیدری از هنرمند موسیقی خمینی شهر مناجاتی از ابوسعید ابوالخیر و قیصر امین پور را به صورت آواز برای شرکت کنندگان اجرا کرد.

علیرضا رجبعلیزاده کاشانی شاعر خطه کاشان شعرش را به صورت فایل صوتی برای حضرا قرائت کرد.«این صدای نفس کیست ؟ بگو چیست ؟ طنین است؟/اینکه پیچیده و در حنجره چاه چنین است/اینکه چون خون نشیطی به رگ چاه دویده/این که در سینه به هرم نفس نخل عجین است/این طنین - آه - طنین نفس کیست که در چاه/گرم چون زمزمه پیچیده و پیچنده ترین است؟/کیست او کیست که با  زخم بزرگش به دل اما/خورش سفره اش آنک نمک و نان جوین است؟/کفشش : آن کفش که پر آبله وصله به پا کرد/جامه اش : جامه آن زخم که با مرهم پینه است/خطبه میخواند: عمامه اش ابری همه آه است/به نماز آ مده : مهرش همه با داغ جبین است/گفت: " آیینه در آیینه به رنگند وبه نیرنگ/گرچه بر نیزه ورق پاره قرآن مبین است/گفت: جهل است که "لاحکم" زنان می رسد از راه/گفت: فتنه است که  بر می شود و ناقه نشین است/راه اگر راه نجات است صراطی است که بااوست/راه اگر راه نجات است صراطی است که این است/باز با پیچک وارونه آهش لب چاه است/باز سنگین شده از خوا ب عدم پلک زمین است»

 

مریم مقدم شاعره اصفهانی و از برگزیدگان شعر"دارم برایت از دل و جان می نویسم /با اشک بر فرش خیابان می نویسم/کم کم  دوباره بغض احساسم شکسته است /نم نم برایت شعر باران می نویسم/از رنج بی اندازه ،بی حد، بی تو بی شک /در این غریبستان انسان مینویسم/ را تقدیم ادیبان و ادب دوستان کرد.

رضا نیکوکار شاعر استان گیلان شهر رشت شعری که در وصف شهادت حضرت علی(ع) سروده  بود برای شرکت کنندگان به صورت تصویری ارایه کرد.«در خواب هم ای کوفه نمی بینی از این پس/اللهُ احد از نفس ماه بریزد/دیگر سر این کوچه کسی نیست که هر شب/بارانی از الماس ته چاه بریزد/یک خاطره مانده ست از آن چاه و از آن ماه/از غربت شب های تو اما خبری نیست/تا بوی کباب از جگر کوچه بلند است/از نان و رطب های تو مولا خبری نیست/شوق ملکوت از ته چشمان تو پیداست/ای آینه ی حک شده بر سینه ی محراب/در عرش محمد(ص) به تماشای تو برخاست/ای واشده فرق تو در آیینه ی محراب/بعد از تو کسی نیست که با پُشته ی نانش/آرام بیاید درِ هرخانه شبانه/در دست یتیمان جهان کاسه ی صبر است/«ای تیر غمت را دل عشّاق نشانه »/هر شعر که در وصف تو خواندیم و شنیدیم /هرجرعه بنام تو شرابی ازلی بود/تاهست علی هست و علی هست و علی هست/تا بود علی بود و علی بود و علی بود...

سید جواد احمدی دیگر شاعر جوان برگزیده به شعرخوانی پرداخت.« کینه شان از بدر اما بیشتر از خیبر است / گر چه می دانند حیدر وارث پیغمبر است / یک جهان کفر است و یک شمشیر آن هم  ذوالفقار /دشمنان آن سوی خندق این طرف هم حیدر است /.

 محمدحسن صادقی نقال شاهنامه و  یدالله سلطانی سوگ مولا علی را  به صورت شعرخوانی و آواز اجرا کردند .

حسرت هر تاک دلخونی است مخمور تو باشد/بر ضریحت پا بگیرد، نقش انگور تو باشد

سیده تکتم حسینی از شاعران جوان افغانستان  اشعار خود را با این رباعی آغاز کرد«جز یک نسب که از تو به خود بسته ام چیستم/من آنچنان که آل علی هست نیستم /اما مرا هم ای علی مران از خود که من / تا چشم داشتم برای حسینت گریستم/در ادامه غزل در وصف حضرت امیر را به محفل عاشقان علی هدیه کرد:«حسرت هر تاک دلخونی است مخمور تو باشد/بر ضریحت پا بگیرد، نقش انگور تو باشد/حسرت ابر است باران، حسرت درد است درمان/من شبم ای ماه تابان، حسرتم نور تو باشد/ای دم اعجاز عیسی، بانگ ناقوس کلیسا/مقصد و میقات موسی وادی طور تو باشد/

حیدر کرار و صفدر، مرحبا، الله اکبر/کم می آرد هرچه خیبر زور اگر زور تو باشد/چوبه باید، دار باید، مستی بسیار باید/میثم تمار باید تا که منصور تو باشد/ای که خندیدی غزل شد، شهد کندوی عسل شد/هر چه گل باید که فرش پایِ زنبور تو باشد/جور کردم با قوافی نظم محکم، بیت کافی/ این همه لاف اضافی کاش منظور تو باشد».

نازنین مریم عمارلو شاعره نیشابوری که در این شب شعر به عنوان برگزیده انتخاب شده بود، به صورت کلیپ شعر خود را به این مراسم تقدیم کرد.شعری با مطلع «رفت در گوشه ای نشست آرام/خسته از قیل و قال دور و برش/زن اسیر هجوم تنهایی ست/چادرش را کشید روی سرش/مهر و تسبیح و جا نمازش را/رو به احساس آسمان پل کرد/«حمد»، «توحید»،«آیة الکرسی»،/«ام داوود» بر لبش گل کرد» .

به نام نامی حیدر قلم به دست شدم/ علی شراب طهور است  من که مست شدم

استاد عباس شاه زیدی  متخلص به خروش اصفهانی از شاعران پیشکسوت و آیینی کشور با این رباعی شعرخوانی خود را آغاز کرد.« آنها که نوشته اند اوراق کجاست/تنها یکی از آن همه مشتاق کجاست/اندوه تو از دست مسلمانی ماست /ما رو سیهیم  جرج جرداق کجاست /.. در ادامه با بغض خود این شعر را اجرا کرد:«به نام نامی حیدر قلم به دست شدم/ علی شراب طهور است  من که مست شدم / تبارک الله و تعالی ز نیست هست شدم / خداپرست شدم تا علی پرست شدم / میان این دو پرستش هنوز حیرانم /گهی به سجده ام  می کشم این  گهی انم / بشر که قدرت فهمیدنش همین قدر است/چگونه فرض کند مرتضی علی بشر است/.

محسن ناصحی شاعر آیینی سرای  اصفهان و مدیر محفل شعر آیینی انگور  شعرخوانی خود را آغاز کرد.«مصیبت است که با ذوالفقار هم بوده /برای یاری دین جانثار هم بوده / هم اهل ذکر و مناجات و خواندن قران / برای گریه شدن بی قرار هم بوده / مگر غریب تر از این که دشمن حیدر / کنار او وسط کارزار هم بوده/ کدام درد از این بیشتر که قاتل او / به وقت ضربه زدن روزه دار هم بوده /...

 در پایان این شب شعر به 14  برگزیده لوح تقدیر و جایزه اهدا شد

.

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۵۲
حسین قلع ریز

 در شامگاه 21 رمضان 1395 شاعران، فرهیختگان و ادیبان اصفهان در خانه تاریخی معلم گردهم آمدند تا شبی خاطره انگیز را با برگزاری دومین شب شعر  مناجات با خدا و سوگ مولا در کنار یگدیگر رقم بزنند.

در ابتدای  این مراسم « حسین قلع ریز »مدیر انجمن چکامه سرا اصفهان گفت:با عنایت حضرت حق دومین شب شعر مناجات با خدا و سوگ مولا با همکاری اعضای انجمن و حضور گرم و پرشور شاعران و هنرمندان اصفهان  در این خانه تاریخی برگزار می شود .

وی افزود:نخستین شب شعر سوگ مولا سال گذشته برگزار و در سال جاری به مناسبت های تولد حضرت زهرا (س)،امام حسین(ع) و حضرت علی(ع) چنین شب شعرهای برگزار شده است .

«چون نامه جرم ما به هم پیچیدند/ بردند و به میزان عمل سنجیدند/ بیش از همگان گناه ما بود ولی/ ما را به محبت علی بخشیدند»قلع ریز با این مطلع اولین شاعر «حسن احمدی» متخلص به شائق را به جایگاه دعوت کرد.

باده نوشان مددی شیر خدا را کشتند/ بر در میکده ساقی بلا را کشتند/ حرم و دیر و کلیسا همه در خون غلطتید/ تا به محراب دعا خون خدا را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که شائق برای حاضران خواند.

«پاکروان» شاعری دیگری بود که اینگونه خواند:« سرنهاده بوتراب اندر تراب/ بود غرق شوق و شور و التهاب/ محو جانان بود و از خود بی خبر/ کامدش شمشیر زهر آگین به سر».

قلع ریز گفت: هر هفته دوشنبه ها اعضای انجمن چکامه سرا  با برگزاری جلسات منظم درمنازل اعضا به  تفسیر و تاویل غزلیات حافظ شیرازی و همچنین به خواندن اشعار نغز و دلنشین می پردازند.استقبال اعضا ،نشان دهنده علاقمندی بسیار دوستداران هنر شعر و موسیقی در این شهر فرهنگ و هنر  است. او بیان کرد: خضرنامه عنوان برنامه ای است که هر هفته توسط  جمال خضری محقق و پژوهشگر عرفان اسلامی  اجرا می شود .سپس از وی دعوت شد تا مقاله ای با نام« اولیای الهی» قرائت کند. خضری گفت: بزرگان دین به قدر ومنزلتشان رسیده اند و در این مقاله ما با گوشه ای از قدر و منزلت آنها آشنا می شویم.

«سید علی کیوان فر» نوازنده نی با اجرای  قطعاتی در دستگاه شور فضای شب شعر سوگ  مولا را محزون ساخت.

در ادامه برنامه استاد فضل الله شیرانی متخلص به  سخا به روی سن آمد تا در ادامه برنامه، شاعران را برای شعر خوانی به جایگاه دعوت کند.

«خورشید به پشت میغ لبیک/ اندیشه زیر تیغ لبیک/ نشناخت کسی تو را به عالم/ از غربت تو دریغ لبیک». این مطلعی از یک غزل بود که حسن مسیبی متخلص به حشمت قرائت کرد.

«استاد مصطفی هادوی» متخلص به  شهیر اصفهانی از پیشکسوتان شعر اصفهان به روی سن آمد و با غزلی درباره شاعر نغز پرداز صائب تبریزی چنین خواند:« موج طرب و عشق نهان است در این باغ/ هر غنچه ز توحید زبان است در این باغ/ هر برگ درختی که در آغوش بهار است/ سر دفتر صاحب نظران است در این باغ .

«در این جا زیادند چشم انتظاران مهرت/ بیا و برای یتیمان شبی نان بیاور/ فراموش کردند مردم کلام خدا را / بیا آیینه هایی ز اعجاز قرآن بیاور». این مطلعی بود از یک غزل که فریبا امجد بانوی شاعر قرائت کرد.

در این بخش مسیح کبوتری نی نواز  نامدار اصفهانی  با نواختن قطعاتی در دستگاه نوا شعری به زبان موسیقی نواخت. در بین اجرای او استاد سخا ابیاتی را چاشنی صدای دلکش نی کرد که بسیار دلنشین و زیبا بود.

« به خون نشست حلب بوتراب را کشتند/ در آستان سحر آفتاب را کشتند/ فسرد گلشن امید ازآنکه دوزخیان/ به فصل ریزش باران سحاب را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که استاد محمود عندلیب از پیشکسوتان شعر اصفهان برای حاضران خواند.

در ادامه «علی فردوسی» شاعر و ترانه سرای اصفهانی با غزلی با این طلیعه شب شعر را مهمان ساخته خود ساخت:«ماه امشب که به ایوان امیر آمده است/ از پی دیدن او یک دل سیر آمده است / شبِ غمگین دل آزرده اگر مهتابی  است / آسمان است که با کاسه شیر آمده است / شب نه ،این رَخت سیاه است فلک تن کرده است / بی سبب  نیست که فلق این همه دیر آمده است»

«مهدی جهاندار» شاعر نامدار آیینی  به دعوت استاد سخا به روی جایگاه آمد و برخلاف همیشه شعری نو و متفاوت را برای حاضران قرائت کرد.« اصرار نکن زبیر/ این خشکی نان جوین به دندان من و تو شکستنی نیست/ تا شمع بیت المال روشن است برخیز/ تاریخ آبرو برایمان نخواهد گذاشت/ تنور بیوه زنان روشن می شد/ از دستی که دشمنانش به جرم قتل شوهرانشان/ شنید و باز مرکب کودکانشان شد به بازی تا فردا عصر نتازانند حسینیش را».

جهاندار غزلی دیگر در وصف شهادت علی(ع) خواند: یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده است / شمشیر بردارد هر آنکس با علی مانده است / دیشب تمام کوچه های کوفه را گشتم  / تنها علی تنها علی تنها علی  مانده است / ای ماهتاب آهسته تر اینجا قدم بگذار / در جزر و مد چاه یک دریا  علی مانده است / از خیل مردانی که می گفتند می مانیم / انگار  تنها ابن ملجم با علی مانده است / ای مرد بر تیغت مبادا خاک بنشیند / برخیز تا برخاستن ،یک یا علی مانده است

استاد محمدحسن صادقی مثل همیشه با بداهه گویی های زیبا با آرزو سعیدی همخوانی کرد تا خاطره ای خوش برای حاضران در یک شب به یاد ماندنی به ثبت برساند.

« الهی بر دلم شوری عطا کن/ بر این ظلمت سرا نوری عطا کن/ نجاتم ده از این زندان هستی/ رهایم کن ز دست خودپرستی». این مطلع آغازگر برنامه همخوانی بود که به زبان صادقی جاری شد.

« این بی سر و پا را مگذاری یک وقت/ تنها نروی جا نگذاری یک وقت/ من مین زمینی پر از باروتم/ روی دل من پا نگذاری یک وقت».این دوبیتی را مشکبیز شاعر اصفهانی  به حاضران تقدیم کرد.

«زهرا سپه کار»   بانوی شاعر جوان غزلی با این مطلع خواند:« این خاک ها بازیچه دست نسیم اند / تو بوترابی تا ابد این ها یتیم اند/ تربت بساز از ما که طوفان در کمین است/ دل های ما و سجده یاران قدیم اند.

در ادامه برنامه «محسن سهرابی»نوازنده و آهنگساز برجسته و عضو خانه موسیقی ایران قطعاتی از ساخته های خود را  در وصف شهادت حضرت علی(ع) با ساز الکترونیک  نواخت

«مرشد غلامرضا خوشحال پور»  قطعاتی از اشعار مرشد عباس شهیدی را به آواز برای حاضران اجرا کرد.

نوبت رسید به «عباس شاهزیدی» متخلص به خروش اصفهانی؛ همه او را با زیبا اشعار آیینی اش می شناسند. او در بسیاری از جشنواره های کشوری حائز رتبه برتر در زمینه های گوناگون شده است.

وی با این رباعی شعرخوانی خود را آغاز  کرد:از عطر خوش علی سحر شد لبریز/می خواست خدا بگیرد از ما همه چیز/  بالین  سر قاتل خود آمد و گفت/ چیزی به اذان نمانده برخیز.

« ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی است/ تازه در این خانه زهرا ماه شب های علی است/ با شگفتی های دنیای علی بیگانه ایم/ اینکه دنیا پیش او هیچ است دنیای علی است». این مطلعی از یک غزل بود که خروش آن را در حرم مطهر و منور مولای متقیان حضرت علی علیه السلام هنگامی که ماه بین دو گلدسته قرار گرفته است سروده بود که بر روی حاضران بسیار تاثیر گذاشت.

«میثم ایاز» با منقبت خوانی حضرت علی(ع) و «پروین اکبریان» با شعری از غلامرضا سازگار فضای شب شعر را رونقی دیگر بخشیدند.

«بهنام دودی نیا» با این طلیعه « راز عشاق اگرگوشه میخانه نبود /حرمت میکده را این همه افسانه نبود / گر نمی کرد تبسم بر عاشق معشوق /جان عاشق گرو خنده مستانه نبود »گوشه ایی از  مثنوی لیلی و مجنون عطار نیشابوری  را با نوای خوش الحانش خوانش کرد.

«محمدرضا طحانیان» خواننده آواز اصیل ایرانی شعر معروف استاد شهریار «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» با آواز در دستگاه شور قرائت کرد .

در پایان برنامه حسین قلع ریز شعری را از ژولیده  نیشابوری  با این مطلع« دلت را خانه ما کن مصفا کردنش بامن/ به من درد دل افشا کن مدارا کردنش با من/ اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را/ بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من». برای حاضران خواند.

انجمن چکامه سرا شبی به یادماندنی در یک خانه تاریخی در حضور شاعران، ادیبان و فرهیختگان برای حاضران رقم زد و آنها با خاطره ای خوش مراسم را ترک کردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۳
حسین قلع ریز