اقتصاد هنر اصفهان در دستان مردم است نه دولت
حسین قلع ریز روزنامهنگار
اصفهان در طول تاریخ چند هزارساله خود همواره زادگاه هنر،صنعت و علم بوده است.از مرکز لجستیک سپاهان در دوران ساسانی گرفته تا مکتبهای هنری ،فرهنگی و فلسفی ،مهد پرورش بزرگمردان و بزرگ زنان هنرمند ،فرهیخته و دانشمند همه نشان از شهری است که یا هنر را متولد میکند یا به تعالی میرساند .
اصفهان در دوران پایتختی سلجوقیان ،آلبویه و صفویه در کنار مرکز سیاسی و نظامی همواره جایگاه رفیعی پیدا کرد.ساخت آثار تاریخی بینظیر در کنار هنرنمایی هنرمندان درزمینهٔ های مختلف نشان از حمایت حاکمان از هنر و علم است که این شهر را مأمنی امن و بستری مناسب برای سکونت هنرمندان و فرهیختگان ایجاد کرد.نظیر این رفتار حاکمان وقت را در قرن نهم و استقبال دربار ادبپرور هند از شاعران پارسی میتوان مشاهده کرد که منجر به خلق سبک هندی بهعنوان نمونهای از سرایش شعر در ادبیات فارسی شد.به علت عدم توجه پادشاهان صفوی به اشعار متداول مدحی، گروهی از شاعران به هندوستان رفتند و در آنجا به شاعری پرداختند. در طول تاریخ هنرمندان و عالمان همواره به دنبال این مآمن و پناهگاه میگردند تا ضمن سکونت به دنبال نوآوری و فعالیت با دغدغه کمتر باشند. تبلور حوزه علمیه قم و نجف در مذهب تشییع و الازهر مصر در مذهب تسنن نمونه بارز این مثال در بین عالمان دینی است.
اصفهان در قرن 15 هجری با جمعیت حدود دومیلیوننفری میتواند با احیای نقش حمایت از هنر مهد هنر و دانش نهتنها در گستره ایران بلکه در گسترده جهانی باشد.حمایت دولت از هنرمندان همواره درخواست کلیشه ایی بوده که هم این جامعه آن را در مطرح و هم برخی از سیاسیون در برهههای انتخاباتی از آن یاد میکنند.ولی آیا در طول این سالها این حمایت تا چه میزان جنبه عملیاتی به خود گرفته است؟سرگذشت دردناک برخی از هنرمندان موسیقی در دوران پایان عمر و فروش سازهای خود برای هزینههای درمان قصهی پردردی است که همچنان از رسانهها بازگو میشود.برخی از بازیگران سینما و تئاتر خود داستانی فراتر از این قصه دردناک ندارند.
این گفتار به دنبال تکرار شعار کلیشه ایی حمایت دولت از هنرمندان نیست.روی سخن این گفتار با مردم است.مردمی که از بین آنان هنرمند،پزشک،مهندس،خبرنگار،سیاستمدار به جامعه معرفی میشوند .این مردماند که دولت را هویت میبخشند و مردماند که نظامی را تشکیل میدهند و مردماند که نظامی را ساقط میکنند.نقش مردم به معنای تمام و کمال است که یک جامعه را تشکیل میدهند.
هنر بدون توجه مردم محکوم به فناست.اگر هنرمند برای مخاطبین خود هنرنمایی نکند در کنج عزلت روزگار سپری میکند(البته گوشهنشینی عارفانه هنرمندان موسیقی از این قاعده مستثناست).این مردماند که با حمایت خودشان میتوانند از جریان هنر حمایت کنند.اما یک جامعه چگونه میتواند از هنرمندش حمایت کند؟
بهعنوانمثال اگر یک گروه موسیقی 7 نفره در اصفهان سالی یک آلبوم روانه بازار کند و این آلبوم را یک درصد جمعیت شهر اصفهان برابر 20 هزار نفر به بهای 5 هزار تومان خریداری کند . یکصد میلیون تومان گردش نقدینگی این آلبوم برای هنرمندان و متصدیان تولید این اثر است .چنانچه این گروه در طول یک سال 4 کنسرت برگزار کند و در هر کنسرت طی شبهای برگزاری 10 هزار نفر شرکت کنند و هر نفر فقط 10 هزار تومان بابت بلیت پرداخت کند در طول یک سال 400 میلیون تومان گردشگری مالی این جریان هنری است.به نظر میرسد دیگر به حمایت دولتی نیازی احساس نمیشود؟ اگر این گروه بتواند برای گردشگران خارجی که در شبهای اقامت در اصفهان به دنبال یک برنامه هنری میگردند ، هنرنمایی میکند و بتواند در سال برای 10 هزار گردشگر خارجی به ازای هر بلیت 50 دلار اجرای برنامه داشته باشد، زمینه جذب 500 هزار دلار صادرات خدمات را بهراحتی عاید شهر میکند.این مثال را میتوان در سایر رشتههای هنری از تئاتر گرفته تا خرید صنایعدستی تولید اصفهان توسط شهروندان تا گردشگران خارجی همگی میتواند نقش مهمی در اعتلای هنر داشته باشد.
این جریان اقتصاد هنر و حمایت مردم از هنرمندان در کنار مسوولیت های اجتماعی بنگاههای اقتصادی میتواند هنر اصفهان را در قرن 15 هجری به دوره اوج جدیدی برساند.دوره ایی که شاهد خلق آثار بدیع و ایجاد مکتبی جدید باشد.امید است در نگاه جدید شهروندان با همراهی مسئولین شهر زمینه احیای هنر اصفهان در تمامی زمینهها فراهم شود.