حسین قلع ریز

روزنامه نگار

حسین قلع ریز

روزنامه نگار

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

نوشته: حسین قلع ریز 

وقتی بهداد سلیمی وزنه بردار 105+ کیلوگرم در المپیک ریو 2016 با سخت گیری گروه داوری روبرو شد و شانس خود را برای کسب مدال از دست داد چه رفتاری از خود نشان داد؟در مقابل یک شکست تحمیلی چگونه واکنش نشان داد ؟آیا مربیان وی، مسوولین فدراسیون و کمیته ملی المپیک ایران در برابر این اتفاق رفتار درستی از خود نشان دادند؟این سوول  شاید برای تمام ما پیش آید   که اگر جای بهداد سلیمی بودیم در شرایط شکست چه واکنشی از خود نشان می دادیم ؟چه کاری درست بود و چه کاری غلط؟

شکست در معنای لغوی یعنی عمل شکستن ، نقض و شکسته شدن به کار می رود.شاید به جرات به توان گفت همه انسان های یک روز طعم شکست را چشیده باشند .معنای متضاد آن را همه ما به خوبی می دانیم و چه بسا بارها آن را لمس کردیم ؛پیروزی یا موفقیت .طعم پیروزی همواره شیرین و طعم شکست همواره تلخ برای ما بوده ،هست و خواهد بود

اما در ضرب المثل های پر مغز فارسی  آمده است : «شکست، پل پیروزی است».یا در زبان فرانسوی  یک ضرب المثل که «مرد شکست خورده طالب جنگ بیشتر است»یا یک ضرب المثل ژاپنی است که می گوید :انسان از پیروزی چیزی یاد نمی گیرد ولی از شکست خیلی چیزها یاد می گیرد.

بسیاری از قهرمانان ،کارآفرینان و نخبگانی؛افرادی که در رشته کاری خود حرف اول را می زنند یا حرفی برای گفتن  دارند یک روزی شکست خوردند و شاید هنوز هم در برخی از فعالیت های خود شکست می خورند ولی آنان با پدیده شکست چگونه رفتار می کنند؟آیا می نشیند و گریه می کنند؟ یا سریع شکست خود را آسیب شناسی می کنند و عبرت می گیرند؟

برخورد بهداد سلیمی با شکست چگونه بود ؟برخورد محمد بنا سرمربی کشتی فرنگی ایران که در المپیک 2012 توانسته بود 3 طلا برای ایران به ارمغان بیاورد ولی در المپیک 2016 با دو برنز به کار خود پایان داد ،چگونه بود؟آیا رفتار درستی از خود بر جای گذاشتند؟آیا فدراسیون رشته های ورزش که در المپیک حضور داشتند به تحلیل شکست های خود می پردازند؟

شاید وجود احساس در انسان بتواند رفتار فرد در شکست ها را توجیه کند ولی نکته قابل تامل در این قبیل رویدادها تحلیل شکست است . تحلیلی که می تواند چراغ راه آینده برای ما و دیگران باشد.حدیت زیبایی از پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی (ص)  روایت شده که« یک مومن واقعی از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود».یعنی وقتی یک بارشکست می خورد نباید بار دیگر از همان مسیر دوباره شکست بخورد و زیان ببیند.

یکی از رویه هایی که در سازمان های دولتی و حتی خصوصی به آن توجه نمی شود مستندسازی از فعالیت های انجام شده و تحلیل شکست و موفقیت آن رویداد است .به گفته کارشناسان و مشاوران مدیریت بسیاری از مدیران فعلی سازمان های ایرانی تجارب به دست آمده را به صورت مستند در اختیار سازمان یا مدیران بعدی قرار نمی دهند .این تجارب در سازمان های ژاپنی با روش کایزن (بهبود مستمر) به خوبی اجرایی شده و مدیران فعلی تجارب خود را به راحتی در اختیار مدیران بعدی قرار می دهند.نمونه این رویه در کشور آلمان مشاهده می شود که مدیران با تجربه در قالب یک باشگاه مدیران با سابقه به مدیران جوان رمز و راز موفقیت خود را آموزش می دهند.

آلفرد شین ولد نویسنده و ورزشکار بازی های فکری و تفریحی آمریکا در یک جمله بسیار با تامل گفته :هر چه می توانید از اشتباهات دیگران چیزهای جدید بیاموزید. چون شما وقت کافی برای همه این تجربیات نخواهید داشت.
یعنی اینکه از شکست دیگران بیشترین بهره برداری را داشته باشید.در تحلیل شکست فقط شما نباید از شکست خودتان درس بگیرد بلکه از شکست دیگران باید درس گرفت و احتمال شکست را برای خودتان محدود سازید.
محمد گوهریان کارآفرینی که هم مدیر یک بنگاه اقتصادی و هم رییس یک دانشگاه است در جمع جوانان جویای نام که می خواستند مانند استیو جابز بنیانگذار شرکت دل مسیر موفقیت را با ایده های نو طی کنند ،گفت:نقش منتور Mentor به عنوان افراد مشاور ،بزرگتر و با تجربه تر در کنار یک جوان می تواند آسیب های احتمالی را شناسایی و از شکست های آنان جلوگیری کنند.یعنی یک فرد با تجربه به یک بی تجربه می گوید از این راهها نرو من رفتم شکست خوردم.
منتور یا تسهیل گر به فردی بزرگتر و باتجربه تر گفته می شود که افراد جوانتر از خویش را راهنمایی و حمایت می کند و نقش مشاور دارد.نقشی که امروزه در ایران به طور غالب به صورت پُست سمبلیک مشاور بوجود آمده است و تاثیری که باید بگذارد، نمی گذارد.سازمان هایی را می بینیم که با وجود دهها مشاور حال و روز خوبی ندارند.البته این پست برای پرکردن دهان اطرافیان هم کاربرد دارد .پستی که نقش کلیدی برای هر سازمان و یا هر فرد دارد . مشاورها و منتور ها افرادی هستند که شکست را خوب تحلیل می کنند و به ما کمک می کنند که کمتر شکست بخوریم .



تحلیل شکست خود و دیگران این امکان را می دهد که در مسیر زندگی از وارد ساختن شکست دیگر جلوگیری کنیم. اگر امروز از تجربه های دیروز اسفاده نکنیم چه زمانی می خواهیم از این همه هزینه که پرداختیم سود ببریم.به قول شیخ اجل  سعدی  شیرازی : 

با چون خودی درافکن اگر پنجه میکنی/ ما خود شکسته ایم چه باشد شکست ما

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۶
حسین قلع ریز

صفرنوراله ، مرد سیستم ها  

نوشته :حسین قلع ریز

یک رسم خوب و ارزشمند در ایران به تازگی ها نهادینه شده و آن هم تکریم نخبگان در زمان حیاتشان است.شاید این رسم در پی خواندن مکرر این قبیل اشعار بود که:

گر توانی که بجویی دلم،امروز بجوی     ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم

رسمی که این روزها در بخش های مختلف جامعه از جمله در اتاق بازرگانی اصفهان رواج پیدا کرده است .عصر روز سه شنبه 19 مرداد در ششمین رویداد درمسیر موفقیت که به همت معاونت جوانان در  سالن همایش های بین المللی اتاق بازرگانی اصفهان مراسم تکریمی یکی از نخبگان صنعت بود که برای  همیشه قابل احترام است . مردی که حاشیه را حذف و متن را با تمام توان دنبال می کند . هدفش را خوب می شناسد و برای رسیدن به ان دقیق برنامه ریزی می کند . این برنامه ریزی دقیق وی بوده که امروز در صنعت برق نه تنها ایران در جهان نام وی و شرکتش می درخشد.

علی صفرنوراله را خیلی ها به عنوان کارآفرین ،صادرکننده و فعال صنعت برق می شناسند.وی  در نزد فعالان اقتصادی به عنوان یک فرد سیستماتیک ،با برنامه و هدفمند شناخته می شود.کسی که در سالهای اخیر نقش موثری در توسعه کسب و کار فعالان اقتصادی استان اصفهان  ایفا می کند.برای او می نویسم زیرا به دنبال نام و عنوان نبوده است.در طول 8 سال فعالیت رسانه ایی ام  در اتاق بازرگانی اصفهان افرادی به تعداد انگشتان یک دست بودند که هیچ زمان به من نگفتند چرا نام و عکس شان  در صدر اخبار رسانه ها نیست و یکی از آنها علی صفرنوراله است .او تلاش می کند، نه برای اینکه دیده شود بلکه برای اینکه اثرگذار باشد.شاید به همین دلیل است که در انتخابات اتاق بازرگانی همواره مورد توجه تمام گروه های انتخاباتی بوده است.متانت و تلاش هایش باعث شده که هر کمیسیون اتاق به دنبال جذب وی باشند زیرا می دانند کاری را که صفرنوراله شروع کند تا به نتیجه نرساند رها نخواهد کرد و باری به هر جهت هم کار نمی کند .نزدیکان وی شاید این جمله را بارها شنیده باشند که «برای هر کاری باید سیستمش را تعریف کرد و سیستمی عمل کرد ».حتی منتقدین سرسخت اتاق وقتی به نام صفرنوراله می رسند رعایت عدل و انصاف را در متخصص بودن  وی می کنند.

وی که در شصت و ششمین سال زندگی اش  هنوز  لهجه نجف آبادی اش را همچنان در گفتارش حفظ کرده ولی با تسلط بر زبان انگلیسی در مذاکرات با نمایندگان یونیدو (سازمان توسعه صنعتی ملل متحد)تلاش کرد که دفتر نمایندگی spx را در اصفهان با کمترین هزینه و بیشترین خدمات ایجاد کند .

Spx  (Subcontract Partnership Exchange ) مرکز پیمانکاری فرعی است که بر اساس آن کارفرمایان و پیمانکاران به یکدیگر معرفی می شوند .این مرکز به همت و تلاش صفرنوراله در کمیته کنسرسیوم های صنعتی اتاق بازرگانی اصفهان راه اندازی شد .پیگیری و مداومت وی در راه اندازی این مرکز را می توان از فعالیت های هدفمند و اثرگذار این فعال اقتصادی و تشکیلاتی  عنوان کرد.

وی در مراسم تجلیل از فعالیت های اقتصادی اش گفت: پس از دوران دانشجویی در دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال 55 با خودم گفتم باید 10 سال کارآموزی کنم و علم آموخته را به دانش تجربی تبدیل کنم .با این روحیه توانستم توربین های سد زاینده رود و عباسپور را برای اولین بار بدون کمک مشاوران خارجی و در سال های ابتدای انقلاب تعمیر و بازسازی کنم . این جمله در یک کلمه یعنی اقتصاد مقاومتی .

یکی دیگر از دستاوردهای صفرنوراله را می توان تشکیل  سندیکای صنعت برق  ایران برشمرد .سندیکایی که با نگرش سیستمی وی امروز به عنوان یکی از بزرگترین تشکلهای مستقل اقتصادی، نقش موثری در توسعه صنعت برق و همچنین حضور شرکت های عضو در بازارهای خارجی دارد.

همنشینی با کوفی عنان دبیر پیشین سازمان ملل متحد و مانکا گاندی فرزند مهماتما گاندی رهبر افسانه ایی هندی ها در بنیاد بین المللی انرژهای نو  از دیگر افتخارات صفرنوراله که کمتر به ان پرداخته می شود.

یکی دیگر از دستاوردهای اجتماعی صفرنوراله در سه سال گذشته را می توان راه اندازی کمیته توسعه فناوری و سرمایه گذاری اصفهان(ITDO) نام برد .کمیته ایی که به دنبال ارتباط بین مخترعین ،صاحبان طرح و ایده نو با سرمایه گذاران داخلی و خارجی است.شناسایی ایده های قابل سرمایه گذاری و بررسی و مطالعه دقیق آن در این کمیته و معرفی به سرمایه گذاران از جمله فعالیت های این کمیته تحت مدیریت صفرنوراله است .

جملات کلیدی صفرنوراله

1-   قبل از تاسیس شرکت مهمتر از توانایى شما ،نیاز بازار است.

2-   براى صادرات مهم ترین چیز راستگویى به شرکا تجارى است .

3-   انتخاب شریک خوب مهم ترین اقدام براى فعالیت اقتصادى است.

4-   خوبى افراد نشان از شریک خوب بودن نیست .مهم میزان تاثیرگذارى افراد است.

 

حسین قلع ریز

مرداد 1395

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۶
حسین قلع ریز
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۱
حسین قلع ریز


17  مرداد هر سال سالگرد از دست رفتن پدر سینا صارمی فقط نیست بلکه گرامیداشت یک هنر یا شغل یا عشقی است که عده ایی از جامعه آن را می پذیرند .شغلی که یا باید عاشق بود یا دیوانه .این روز ،.روزی برای پاسداشت بخشی از جامعه که وظیفه ایی پیامبرگونه در جامعه دارند.وظیفه ایی که برای آن بهایی بسیار می پردازند از عمرشان گرفته تا جان و از دست دادن فرصت های بهتر زندگی. خبرنگار در جامعه امروز ما چه جایگاهی دارد؟کارش چیست ؟کاه را کوه می کند یا کوه را کاه؟آیا اندازه واقعه را به اندازه وقوعش منتقل می کند؟آیا برای گفتن حقیقت خط قرمز دارد یا مانند بی ترمزها گاز می دهد تا به دره سقوط کند؟خبرنگار ،خطرنگار است یا کبریتی بی خطر ؟جامعه امروز کدام را می پسند خبرنگار که قلمش برای حق باشد یا برای زر،زور و تزویر؟این جامعه است که انتخاب می کند که خبرنگار می خواهد.

اما خبرنگار یک سلاح مقدس در دست دارد .زیرا  خدا در سوره قلم به آن قسم می خورد: ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ. .سوگند به قلم و آنچه مى نویسند.پس قلم در نزد خداوند مقدس است نه برای اینکه یک شی است بلکه برای آنچه می نویسد.پیامبر اعظم (ع) در حدیتی می فرماید( قُلِ الْحَقَّ وَإِنْ کَانَ مُرًّا) "حق را بگو اگر چه تلخ باشد و یا در جای دیگر می فرماید حق را بگو اگر چه به ضررت باشد. » «قُلِ الْحَقَّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِکَ».

سووالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا یک خبرنگار در جامعه اسلامی  می تواند به این گفته پیامبر دین اش  عمل کند؟ آیا حق گویی و مقابله با دروغ گویی در این جامعه نهادینه شده است ؟خبرنگار در این مجال چه باید انجام دهد ؟در جامعه ایی که برای چند موی یک زن عده ایی(تاکید می کنم عده ایی) گریبان چاک می کنند و کفن می پوشند و فریاد یا محمدا سر می دهند و خواستار اجرای حکم شرعی اند زیرا حجاب را حکم شرعی می دانند ولی حق گفتن را ... شاید می دانند من نمی دانم !آیا تاکنون برای حق گفتن کسی کفن پوشیده ؟آیا برای حمایت از حق گویان کسی راهپیمایی کرده یا حداقل بیانیه صادر کرده ؟

خدای بزرگ یک جای دیگر قرآنش چه زیبا می گوید :

یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم اوالوالدین والاقربین.. ای کسانی که ایمان آورده اید کاملا قیام به عدالت کنید,برای خدا گواهی دهیداگر چه به زیان خود شما یا پدر ومادر یا نزدیکان شما بوده باشد.سوره نساء آیه 135

مومن واقعی کسی است که در برابر حق وعدالت,هیچگونه ملاحظه ای نداشته باشدوحتی منافع خویش وبستگان خویش رابه خاطر اجرای آن نا دیده بگیرد.چقدر این آیه های سنگین است شانه های من دیگر تحمل ندارد.......

حسین قلع ریز

17 مرداد 1395

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۰
حسین قلع ریز
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۲
حسین قلع ریز


عمو رجب  شهادتت مبارک؛راحت شدی.تو نشان دادی که با  چهره ایی نازیبا می توان دریا بود و به اقیانوس ها متصل شد.تو نشان دادی که به جای زیبایی ظاهری باید زیبایی باطنی را جلوه گر کنیم  و این زیبایی است که جاودانه می ماند و گرنه زیبارویان را خاک گور هم قدر نمی داند عمو رجب رفتی و صبر را به ما هدیه دادی ،زیبایی صورتت را گذاشتی و زیبایی درونی را به ما ارمغان دادی. عمو رجب ما را حلال کن که نتوستیم قدر ایثارگری و از خودگذشتگیت را بدونیم . نیامدیم دستت را ببوسیم و بگوییم که تو برای ما رفتی که امروز راحت زندگی کنیم . تو صورتت را جلوی خمپاره ها گذاشتی تا سقف خانه ما از بمب عراقیها نلرزه ؛تو جلوی تانکها ایستادی تا خیابان های شهر  جولانگاه تانکها و نفربرهای عراقیها نشود.تو با خلوص نیّتت ،نیت شوم صدام و صدامیها را به گور فرستادی و تو بودی که درس ایمان و شجاعت را به ما آموختی .عمو رجب تو و همرزمان تو بودند که این شعر حکیم  فردوسی  را خوب خواندید و عالی معنا کردید :

چو ایران نباشد تن من مباد   بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

دریغ است ایـران که ویـران شــود  کُنام پلنگان و شیران شــود

همه سربسر تن به کشتن دهیم   بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم

بله چون ایران نباشد تن من مباد را خیلی از شاعران و خوانندگان و مردم می خوانند ولی عمو رجب خیلی خوب خواند و با صورت زیبایش و  از خود گذشتگی اش این شعر را خیلی خوب  معنا کرد .

عمو رجب

حاج رجب محمدزاده جانباز ۷۰ درصد مشهدی، نانوای بسیجی بود که در دوران دفاع مقدس و در سال ۱۳۶۶ در منطقه هور عراق، براثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به درجه جانبازی نائل شدو تمام این سال ها از این مجروحیت رنج می برد.  

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۵
حسین قلع ریز

 در شامگاه 21 رمضان 1395 شاعران، فرهیختگان و ادیبان اصفهان در خانه تاریخی معلم گردهم آمدند تا شبی خاطره انگیز را با برگزاری دومین شب شعر  مناجات با خدا و سوگ مولا در کنار یگدیگر رقم بزنند.

در ابتدای  این مراسم « حسین قلع ریز »مدیر انجمن چکامه سرا اصفهان گفت:با عنایت حضرت حق دومین شب شعر مناجات با خدا و سوگ مولا با همکاری اعضای انجمن و حضور گرم و پرشور شاعران و هنرمندان اصفهان  در این خانه تاریخی برگزار می شود .

وی افزود:نخستین شب شعر سوگ مولا سال گذشته برگزار و در سال جاری به مناسبت های تولد حضرت زهرا (س)،امام حسین(ع) و حضرت علی(ع) چنین شب شعرهای برگزار شده است .

«چون نامه جرم ما به هم پیچیدند/ بردند و به میزان عمل سنجیدند/ بیش از همگان گناه ما بود ولی/ ما را به محبت علی بخشیدند»قلع ریز با این مطلع اولین شاعر «حسن احمدی» متخلص به شائق را به جایگاه دعوت کرد.

باده نوشان مددی شیر خدا را کشتند/ بر در میکده ساقی بلا را کشتند/ حرم و دیر و کلیسا همه در خون غلطتید/ تا به محراب دعا خون خدا را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که شائق برای حاضران خواند.

«پاکروان» شاعری دیگری بود که اینگونه خواند:« سرنهاده بوتراب اندر تراب/ بود غرق شوق و شور و التهاب/ محو جانان بود و از خود بی خبر/ کامدش شمشیر زهر آگین به سر».

قلع ریز گفت: هر هفته دوشنبه ها اعضای انجمن چکامه سرا  با برگزاری جلسات منظم درمنازل اعضا به  تفسیر و تاویل غزلیات حافظ شیرازی و همچنین به خواندن اشعار نغز و دلنشین می پردازند.استقبال اعضا ،نشان دهنده علاقمندی بسیار دوستداران هنر شعر و موسیقی در این شهر فرهنگ و هنر  است. او بیان کرد: خضرنامه عنوان برنامه ای است که هر هفته توسط  جمال خضری محقق و پژوهشگر عرفان اسلامی  اجرا می شود .سپس از وی دعوت شد تا مقاله ای با نام« اولیای الهی» قرائت کند. خضری گفت: بزرگان دین به قدر ومنزلتشان رسیده اند و در این مقاله ما با گوشه ای از قدر و منزلت آنها آشنا می شویم.

«سید علی کیوان فر» نوازنده نی با اجرای  قطعاتی در دستگاه شور فضای شب شعر سوگ  مولا را محزون ساخت.

در ادامه برنامه استاد فضل الله شیرانی متخلص به  سخا به روی سن آمد تا در ادامه برنامه، شاعران را برای شعر خوانی به جایگاه دعوت کند.

«خورشید به پشت میغ لبیک/ اندیشه زیر تیغ لبیک/ نشناخت کسی تو را به عالم/ از غربت تو دریغ لبیک». این مطلعی از یک غزل بود که حسن مسیبی متخلص به حشمت قرائت کرد.

«استاد مصطفی هادوی» متخلص به  شهیر اصفهانی از پیشکسوتان شعر اصفهان به روی سن آمد و با غزلی درباره شاعر نغز پرداز صائب تبریزی چنین خواند:« موج طرب و عشق نهان است در این باغ/ هر غنچه ز توحید زبان است در این باغ/ هر برگ درختی که در آغوش بهار است/ سر دفتر صاحب نظران است در این باغ .

«در این جا زیادند چشم انتظاران مهرت/ بیا و برای یتیمان شبی نان بیاور/ فراموش کردند مردم کلام خدا را / بیا آیینه هایی ز اعجاز قرآن بیاور». این مطلعی بود از یک غزل که فریبا امجد بانوی شاعر قرائت کرد.

در این بخش مسیح کبوتری نی نواز  نامدار اصفهانی  با نواختن قطعاتی در دستگاه نوا شعری به زبان موسیقی نواخت. در بین اجرای او استاد سخا ابیاتی را چاشنی صدای دلکش نی کرد که بسیار دلنشین و زیبا بود.

« به خون نشست حلب بوتراب را کشتند/ در آستان سحر آفتاب را کشتند/ فسرد گلشن امید ازآنکه دوزخیان/ به فصل ریزش باران سحاب را کشتند». این مطلعی از یک غزل بود که استاد محمود عندلیب از پیشکسوتان شعر اصفهان برای حاضران خواند.

در ادامه «علی فردوسی» شاعر و ترانه سرای اصفهانی با غزلی با این طلیعه شب شعر را مهمان ساخته خود ساخت:«ماه امشب که به ایوان امیر آمده است/ از پی دیدن او یک دل سیر آمده است / شبِ غمگین دل آزرده اگر مهتابی  است / آسمان است که با کاسه شیر آمده است / شب نه ،این رَخت سیاه است فلک تن کرده است / بی سبب  نیست که فلق این همه دیر آمده است»

«مهدی جهاندار» شاعر نامدار آیینی  به دعوت استاد سخا به روی جایگاه آمد و برخلاف همیشه شعری نو و متفاوت را برای حاضران قرائت کرد.« اصرار نکن زبیر/ این خشکی نان جوین به دندان من و تو شکستنی نیست/ تا شمع بیت المال روشن است برخیز/ تاریخ آبرو برایمان نخواهد گذاشت/ تنور بیوه زنان روشن می شد/ از دستی که دشمنانش به جرم قتل شوهرانشان/ شنید و باز مرکب کودکانشان شد به بازی تا فردا عصر نتازانند حسینیش را».

جهاندار غزلی دیگر در وصف شهادت علی(ع) خواند: یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده است / شمشیر بردارد هر آنکس با علی مانده است / دیشب تمام کوچه های کوفه را گشتم  / تنها علی تنها علی تنها علی  مانده است / ای ماهتاب آهسته تر اینجا قدم بگذار / در جزر و مد چاه یک دریا  علی مانده است / از خیل مردانی که می گفتند می مانیم / انگار  تنها ابن ملجم با علی مانده است / ای مرد بر تیغت مبادا خاک بنشیند / برخیز تا برخاستن ،یک یا علی مانده است

استاد محمدحسن صادقی مثل همیشه با بداهه گویی های زیبا با آرزو سعیدی همخوانی کرد تا خاطره ای خوش برای حاضران در یک شب به یاد ماندنی به ثبت برساند.

« الهی بر دلم شوری عطا کن/ بر این ظلمت سرا نوری عطا کن/ نجاتم ده از این زندان هستی/ رهایم کن ز دست خودپرستی». این مطلع آغازگر برنامه همخوانی بود که به زبان صادقی جاری شد.

« این بی سر و پا را مگذاری یک وقت/ تنها نروی جا نگذاری یک وقت/ من مین زمینی پر از باروتم/ روی دل من پا نگذاری یک وقت».این دوبیتی را مشکبیز شاعر اصفهانی  به حاضران تقدیم کرد.

«زهرا سپه کار»   بانوی شاعر جوان غزلی با این مطلع خواند:« این خاک ها بازیچه دست نسیم اند / تو بوترابی تا ابد این ها یتیم اند/ تربت بساز از ما که طوفان در کمین است/ دل های ما و سجده یاران قدیم اند.

در ادامه برنامه «محسن سهرابی»نوازنده و آهنگساز برجسته و عضو خانه موسیقی ایران قطعاتی از ساخته های خود را  در وصف شهادت حضرت علی(ع) با ساز الکترونیک  نواخت

«مرشد غلامرضا خوشحال پور»  قطعاتی از اشعار مرشد عباس شهیدی را به آواز برای حاضران اجرا کرد.

نوبت رسید به «عباس شاهزیدی» متخلص به خروش اصفهانی؛ همه او را با زیبا اشعار آیینی اش می شناسند. او در بسیاری از جشنواره های کشوری حائز رتبه برتر در زمینه های گوناگون شده است.

وی با این رباعی شعرخوانی خود را آغاز  کرد:از عطر خوش علی سحر شد لبریز/می خواست خدا بگیرد از ما همه چیز/  بالین  سر قاتل خود آمد و گفت/ چیزی به اذان نمانده برخیز.

« ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی است/ تازه در این خانه زهرا ماه شب های علی است/ با شگفتی های دنیای علی بیگانه ایم/ اینکه دنیا پیش او هیچ است دنیای علی است». این مطلعی از یک غزل بود که خروش آن را در حرم مطهر و منور مولای متقیان حضرت علی علیه السلام هنگامی که ماه بین دو گلدسته قرار گرفته است سروده بود که بر روی حاضران بسیار تاثیر گذاشت.

«میثم ایاز» با منقبت خوانی حضرت علی(ع) و «پروین اکبریان» با شعری از غلامرضا سازگار فضای شب شعر را رونقی دیگر بخشیدند.

«بهنام دودی نیا» با این طلیعه « راز عشاق اگرگوشه میخانه نبود /حرمت میکده را این همه افسانه نبود / گر نمی کرد تبسم بر عاشق معشوق /جان عاشق گرو خنده مستانه نبود »گوشه ایی از  مثنوی لیلی و مجنون عطار نیشابوری  را با نوای خوش الحانش خوانش کرد.

«محمدرضا طحانیان» خواننده آواز اصیل ایرانی شعر معروف استاد شهریار «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» با آواز در دستگاه شور قرائت کرد .

در پایان برنامه حسین قلع ریز شعری را از ژولیده  نیشابوری  با این مطلع« دلت را خانه ما کن مصفا کردنش بامن/ به من درد دل افشا کن مدارا کردنش با من/ اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را/ بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من». برای حاضران خواند.

انجمن چکامه سرا شبی به یادماندنی در یک خانه تاریخی در حضور شاعران، ادیبان و فرهیختگان برای حاضران رقم زد و آنها با خاطره ای خوش مراسم را ترک کردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۳
حسین قلع ریز